انگشت شصت، اولین انگشت به حساب میآید. یعنی شمارهها از انگشت شصت آغاز و به ترتیب به اشاره، وسط، انگشتری، و کوچک ختم میشوند.
این انگشت نماد مسائل مادی و ثروت است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند، اقتصاددانان خوبی هستند و معمولا از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند.
این انگشت نماد کار است و اشخاصی که به این انگشت اهمیت بیشتری میدهند، انسانهای کاریای هستند و به طور کلی وجدان کاریای خوب و موفقیت زیادی در کارهایشان دارند.
این انگشت میزان اهمیت به خود فرد را نشان میدهد؛ افرادی که این انگشت را انتخاب میکنند، در مورد همه چیز اول به خود اهمیت داده و تا حدودی خودپرست و خودخواه هستند!
این انگشت نماد محبت و عشق است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند، انسانهایی احساساتی و عاطفی هستند و همواره به دنبال محبت و خوشحال کردن دیگرانند.
این انگشت نماد خانواده و فرزند است و کسانی که به این انگشت علاقهمندند، افرادی هستند که به خانواده پایبند بوده و به زندگی مشترک و به طور کلی روابط بین افراد اهمیت میدهند.
♥•٠· من یک دخترم
نه یک مانکن فروشگاه,
نه یک وسیله برای جلب توجه,
و نه یک تابلو نقاشی
پیشرفت و بالارفتن را میخواهم اما نه به هر قیمتی
آزادم اما با تفسیری جدابافته...
آزادی من حجاب من است ،
طلا هم آزاد است اما همیشه محفوظ ، طلا را هیچوقت فله نمیفروشند!
اسمش پریاست ویک سالشه :
دوماهه به خاطر عفونت شدید بستری شده
دکترا ازش قطع امید کردن
شمارو به عزیزتون قسم واسش دعا کنید
از طرف Ali Rasouli پدر این کوچولو
لطفا به اشتراک بزارید تا همه واسش دعا کنن.
شاید دعای یه دلشکسته معجزه کنه.
.
.
.
بخون اما ناراحت نشو ؛؛؛!!!
دوستان بخونید ببینم چشمی خشک می مونه ؛؛؛!!!
یکی از نوکرا و ذاکرای ارباب میگفت: دو ماه پیش خواهرم کربلا بود تو صحن حضرت عباس ع بودیم مداح
داشت روضه میخوند یه وقت دیدیم یه پیرمردی اومد از یقه اون مداح گرفت کشید پایبن گفت :
عباس دروغ میگه ...
عباس دروغ میگه ...
مداح آرومش کرد گفت :
چی شده پیر مرد گفت :
من بعد 25 سال بچه دار شدم الان که 19 سالشه رفته تو کما با خودم گفتم
از اصفهان اومدم کربلا ؛؛؛ امروز زنگ زدن بهم گفتن : بچت مرده...!!!
دروغ میگن که عباس حاجت میده !!!!!!
خواهرش میگفت :
مجلس بهم ریخت ...!!!
فرداش تو صحن حضرت عباس بودیم دیدیم پیرمرده پا برهنه اومد ...!!!
با خودموون گفتیم الان مداح و میزنه دوباره...!!!
دیدیم اومد جلو چهار پایه که مداح روش واساده بود دستشو گرفت گفت :
بیا بغل ضریح بخون همه کسایی که دیروز بودنم باشن...!!!
میخوام بگم غلط کردم...!!!
(گریه میکرد و میگفت)
خواهرم میگه همه رفتیم مداح گفت :
حاجی چی شده ...؟؟؟
پیر مرده گفت :
خانومم زنگ زد گفته : چون نمیذارن زنا تو غسال خونه برن ؛؛؛ التماس کردم گفتم :
یک بار بچمو تو سرد خوونه ببینم...
مادرش میگه :
همین که کشو رو کشیدن بیرون دیدیم رو نایلون بخار نشسته س
سریع آوردنش بیرون و بهش شوک دادن...!!!
خلاصه پسرم به هوش اومده و شفا گرفته...!!!
میگن تا به خودش اومده پرسیده بابام کجاست...؟؟؟
مادرش بهش گفته :
پدرت کربلاست...!!!
پسرش میگه : وقتی تو کما بودم و دیگه دل کنده بودم از زندگی یه
دفعه یه آقای قد بلندی اومد صدام زد و گفت :
پاشو برو به بابات بگو آبروی من یکبار تو صحرای کربلا رفته بود....
چرا دوباره تو آبرومو بردی ؟؟
پاشو برو به بابات بگو عباس دروغ نمیگه !!!
عباس دروغگو نیست...!!!
بلیط کربلا تونو از دست حضرت عباس بگیرید
به احترام "باب الحوائج" هرکی دید،
کپی کنه تا همه سلام بدن...!!!
یهویی عاشق این متن شدم…!!!
۱ محمد
۲ علی
۵ حسین
+
اگه این پست +18. بود 300 نفر کپی میکردن ولی چون در مورد
حضرت اباالفضل ع هست کسی حاضر به کپی کردنش نیست!!!!
خدایا:هر کی این پست راکپی کرد درد دلش رو رفع کن ؛؛؛!!!
لیلا بلوکات به همراه خواهر محترم و دوستش در تمرین تیم ملی والیبال حضور پیدا کردند و این عکس یادگاری را در کنار سعید معروف، سیدمحمد موسوی و شهرام محمودی گرفتند.