1- میر سعید معروف، کاپیتان تیم ملی والیبال ایران
نام پیراهن: S.Marouf
نام: میر سعید
نام خانوادگی:معروف لکرانی
سن : 29 سال ( 20 / 10 / 1985)
زبان: فارسی، ترکی، انگلیسی
محل تولد: ارومیه
پست: پاسور
قد: 189 سانتیمتر
وزن: 81 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 331
ارتفاع دفاع: 311
آخرین باشگاه: زنیت کازان روسیه
غذای مورد علاقه: کباب
فیلم مورد علاقه: خدا پدر
دیگر ورزش مورد علاقه : تنیس
2 - سید محمد موسوی عراقی
نام پیراهن: Seyed
نام: سید محمد
نام خانوادگی: موسوی عراقی
سن: 27 سال (29 / 8 / 1987 )
زبان: فارسی، انگلیسی
پست: مدافع
قد: 203 سانتیمتر
وزن: 86 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 362 سانتیمتر
ارتفاع دفاع: 344 سانتیمتر
آخرین باشگاه: پیکان تهران
کتاب مورد علاقه: رمان
غذای مورد علاقه: کباب
فیلم مورد علاقه: اکشن
موسیقی مورد علاقه: پاپ
دیگر ورزش مورد علاقه : فوتبال
3 - شهرام محمودی:
نام پیراهن: sh.mahmoudi
نام: شهرام
نام خانوادگی: محمودی
سن: 26 سال ( 20 / 7 / 1988 )
زبان: فارسی
پست: قطر پاسور
قد: 198 سانتیمتر
وزن: 95 کیلو گرم
ارتفاع حمله: 347 سانتیمتر
ارتفاع دفاع: 332 سانتمیتر
کتاب مورد علاقه: ورزشی
غذای مورد علاقه: فست فود
فیلم مورد علاقه : داستانی
موسیقی مورد علاقه: سنتی
دیگر ورزش مورد علاقه: فوتبال
4 - فرهاد قائمی:
نام پیراهن: f.Ghaemi
نام: فرهاد
نام خانوادگی: قائمی
سن: 25 سال ( 28 / 8 / 1989 )
محل تولد: گنبد کاووس
زبان: فارسی، انگلیسی، ترکی
پست: دریافت کننده قدرتی
قد: 197 سانتیمتر
وزن: 73 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 355 سانتیمتر
ارتفاع دفاع: 335 سانتیمتر
آخرین تیم باشگاهی: پیکان تهران
کتاب مورد علاقه: تاریخی
عذای مورد علاقه: چکدرمه
فیلم مورد علاقه: اکشن
موسیقی مورد علاقه: پاپ
دیگر ورزش مورد علاقه: سوارکاری
5 - حمزه زرینی
نام پیراهن: H.Zarini
نام: حمزه
نام خانوادگی: زرینی
سن: 29 سال ( 18 / 10 / 1985)
زبان: فارسی، انگلیسی
پست: دریافت کننده قدرتی
قد: 198 سانتیمتر
وزن: 98 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 351 سانتیمتر
ارتفاع دفاع: 330 سانتیمتر
آخرین باشگاه: متین ورامین
کتاب مورد علاقه: تاریخی
غذای مورد علاقه: ایرانی
فیلم مورد علاقه: اکشن
موسیقی مورد علاقه: پاپ
دیگر ورزش مورد علاقه: فوتبال
6 - میلاد عبادی پور
نام پیراهن: M.Ebadipour
نام: میلاد
نام خانوادگی: عبادی پور قره حسنلو
سن: 21 سال ( 17 / 10 1 1993 )
زبان: فارسی، ترکی
پست: دریافت کننده قدرتی
قد: 196 سانتیمتر
وزن: 78 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 350 سانتیمتر
ارتفاع دفاع: 310 سانتیمتر
آخرین تیم باشگاهی : شهرداری ارومیه
7 - امیر غفور
نام پیراهن: A.Ghafour
نام: امیر
نام خانوادگی: غفور
سن: 23 سال ( 6 / 6 / 1991 )
زبان: فارسی
پست: قطر پاسور
قد: 202 سانتیمتر
وزن: 90 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 354
ارتفاع دفاع: 334
آخرین تیم باشگاهی: متین ورامین
8 - فرهاد ظریف
نام پیراهن: F.Zarif
نام: فرهاد
نام خانوادگی: ظریف آهنگرانی
سن: 32 سال ( 3 / 3 / 1983 )
زبان: فارسی، انگلیسی
پست: لیبرو
قد: 165 سانتیمتر
وزن: 60 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 290 سانتیمتر
ارتفاع دفاع: 271 سانتیمتر
آخرین تیم باشگاهی: میزان مشهد
سرگرمی: شنا
کتاب مورد علاقه: ورزشی
غذای مورد علاقه: فست فود
فیلم: داستانی
موسیقی: سنتی
دیگر ورزش مورد علاقه: فوتبال
9 - عادل غلامی:
نام پیراهن: A.Golami
نام: عادل
نام خانوادگی: غلامی
سن: 29 سال (9 / 2 / 1986)
محل تولد: آمل
زبان: فارسی، انگلیسی
پست: مدافع
قد: 195 سانتیمتر
وزن:86 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 341 سانتیمتر
ارتفاع دفاع: 330 سانتیمتر
آخرین تیم باشگاهی: میزان مشهد
سرگرمی: مسافرت
فیلم مورد علاقه: اخراجی ها
موسیقی مورد علاقه: پاپ
دیگر ورزش مورد علاقه: فوتبال
10 - مهدی مهدوی
نام پیراهن: M.Mahdavi
نام: مهدی
نام خانوادگی: مهدوی
سن: 31 سال ( 13 / 2 / 1984 )
پست: پاسور
قد: 191 سانتیمتر
وزن: 96 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 331
ارتفاع دفاع: 310
آخرین تیم باشگاهی: میزان مشهد
11 - مجتبی میرزاجانپور
نام پیراهن: M.Mirzajanpour
نام: مجتبی
نام خانوادگی: میرزاجانپور
سن: 23 سال ( 7 / 10 / 1991 )
زبان: فارسی
پست: دریافت کننده قدرتی
قد: 205 سانتیمتر
وزن: 88 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 355 سانتیمتر
ارتفاع دفاع: 348 سانتیمتر
آخرین تیم باشگاهی: پیکان تهران
12 - عبدالرضا علیزاده
نام پیراهن: A.Alizadeh
نام: عبدالرضا
نام خانوادگی: علیزاده
سن: 28 سال ( 19 / 2 / 1987 )
محل سکونت: ارومیه
زبان: فارسی، ترکی
پست: لیبرو
قد: 183
وزن: 80
ارتفاع حمله: 272
ارتفاع دفاع: 252
آخرین تیم باشگاهی: شهرداری ارومیه
کتاب مورد علاقه: رمان
غذای مورد علاقه: چیکن - کباب
فیلم مورد علاقه: تاریخی
موسیقی مورد علاقه: پاپ
دیگر ورزش مورد علاقه: فوتبال
13 - پوریا فیاضی
نام پیراهن: P.Fayazi
نام: پوریا
نام خانودگی: فیاضی
سن: 22 سال ( 12 / 1 / 1993 )
زبان: فارسی
پست: دریافت کننده قدرتی
قد: 194 سانتیمتر
وزن: 87 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 334
ارتفاع دفاع: 326
آخرین تیم باشگاهی: شهرداری ارومیه
14 - مهدی مرندی
نام پیراهن: M.Marandi
نام: مهدی
نام خانوادگی: مرندی
سن: 29 سال ( 12 / 5 / 1986 )
زبان: فارسی
پست: لیبرو
قد: 172
وزن: 69
ارتفاع حمله: 295
ارتفاع دفاع: 280
آخرین تیم باشگاهی: شهرداری تبریز
15 - محمد حسن صنوبر
نام پیراهن: M.Senobar
نام: محمد حسن
نام خانوادگی: صنوبر
سن: 25 سال ( 11 / 8 / 1989 )
زبان: فارسی
پست: مدافع
قد: 210 سانتیمتر
وزن: 94 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 370 سانتیمتر
ارتفاع دفاع: 361 سانتیمتر
آخرین تیم باشگاهی: شهرداری تبریز
16 - محمد جواد معنوی نژاد
نام پیراهن: M.Manavinejad
نام: محمد جواد
نام خانوادگی: معنوی نژاد
سن: 19 سال ( 27 / 11 / 1995)
زبان: فارسی
پست: دریافت کننده قدرتی
قد: 200 سانتیمتر
وزن: 84 کیلوگرم
ارتفاع حمله: 340
ارتفاع دفاع: 320
آخرین تیم باشگاهی: پیکان تهران
1. مورد داشتیم دختره انضباط تجدید آورده… بعد تو شهریور اومده ساکت نشسته قبول شده…!
********************
2. به سلامتی مورچه که هر کوفتی پیدا میکنه، رفیقاشم خبر میکنه.
********************
3. زن همسایه چیست؟
زن همسایه موجودیست که ساعتها دم در حرف میزنه اما نمیاد تو بشینه، چون دیرش میشه.
********************
4. پشت سر هر مرد موفق زنی بوده که نتونسته جلوی موفقیتش رو بگیره. دقت کردین.
********************
5. من هــــــــــــرجا باشم مامانم فقط میگه زود بیا.
مثلا زنگ بزنم با صدای یواش بگم : مـــــــــــامان من زیر یه تریلی کوکائین گیر کردم پلیس اینجا رو محاصره کرده. میگه: بــــاشه فقط زود بیا!!
********************
6. دوست عزیز، در هنگام دروغ گفتن حداقلِ شعور را برای مخاطب خود متصور شوید! مچکرم …!
********************
7. دختره تو هواپیما داشت با موبایل صحبت میکرد…
مهماندار گفت: حرف زدن شما با تلفن اینجا ممنوعه …
دختره به دوستش میگه: اینجا حرف زدن ممنوعه، تو حرف بزن من گوش میدم
مهماندار سکته کرد!! خلبان غش!!!
یکی از بالها هم جدا شد.
8. هر بار دندونم درد میگیره زنگ میزنم چهارتا کلینیک قیمتا رو میپرسم خودش دردش خوب میشه… پدر سوخته درکش بالاس.
********************
9. پشه ی بی شعور حداقل می خوای نیش بزنی یه جایی رو نیش بزن که ما بتونیم بخارونیم! آخه بین دو تا انگشت کوچیکای پا جای نیش زدنه؟ خو عوضی اصن اونجا خونی داره که می ری نیش می زنی؟
********************
10. بابام هر وقت گوشیش زنگ میخوره به من میگه: برو بیارش…
یه جورایی با “رکس” احساس همزاد پنداری میکنم!
********************
11. هرکسی باید تو زندگیش یه نفر رو داشته باشه تا هر وقت نگاش میکنه دلش یه جوری بشه…
من یه همچین حسی به گوجه سبز دارم.
********************
12. ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻗﻔﻞ ﮔﻮﺷﻴﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺭﻭ ﺣﺎﻟﺖ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﭼﻬﺮﻩ … ﺭﻓﺘﻪ ﺣﻤﻮﻡ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﺩﻳﮕﻪ ﻗﻔﻠﺶ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺪﻩ ….
********************
13. مکالمه دخترا با مامانشون:
الو سلام مامان… باشه ..باااشه. باااااشه…. باااااااااششششه .باااااشه دیگه
وای باشه خداحافظ
********************
14. دهه هشتادیا دارن پدر مادر میشن. دهه شصتیا هنوز موندن فلسفه وجودیِ ازدواج چیه؟!
********************
15. استاد: در حرکت پرتابی با چه زاویه ای بیشترین برد را خواهیم داشت؟
دانشجو: 45 درجه
استاد: افرین. چرا؟
دانشجو: چراشو نمیدونم استاد! توی انگری بردز اینطوریه! ا
********************
16. چند وقت قبل به پسر داییم گفتم واسم ایمیل بساز رمزشم واسم بفرست…
گفت باشه… آدرس ایمیلمو فرستاد گفتم پس رمزش کو؟؟
گفت واست ایمیل کردم من قضاوت این مورد رو به کارشناسا واگذار میکنم!
می شود با یکی چای بخوری
با یکی سفر بروی
با یکی عکس بگیری
راه بروی..
اما فقط یکی ست که برایش چای می ریزی
با او حرف می زنی
راه می روی و
دوستش داری
تصویر گر Helena Hauss مستقر در پاریس تصاویری رنگارنگ و زیبا با مداد رنگی و خودکار به وجود آورده است. او این تصاویر را به همه جزئیات و ویژگی های داخل عکس بر روی کاغذ طراحی نموده است.
یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا ! با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود : خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد . دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید . این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم . یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام . اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم . هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن … کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد . نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند . در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند … همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند . عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت ، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود : نامه ای به خدا ! همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند . مضمون نامه چنین بود : خدای عزیزم ، چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم . با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم . من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی … البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند … !!!
حالم خوب نیست....اصلا خوب نیست....شاید از این شهر بروم....از این شهر آشوب ها بروم....و دیگر پشت سرم هم نگاه نکنم....
wzt